یارو همسایشو تو خیابون میبینه میگه: دخترتو دیدم شکمش بزرگ شده بود حامله است
همسایه میگه نه نفخ کرده بگوزه خوب میشه
یارو چند ماه بعد دوباره همسایشو میبینه بهش میگه : دخترت رو دیدم گوزشم بغلش بود
یارو همسایشو تو خیابون میبینه میگه: دخترتو دیدم شکمش بزرگ شده بود حامله است
همسایه میگه نه نفخ کرده بگوزه خوب میشه
یارو چند ماه بعد دوباره همسایشو میبینه بهش میگه : دخترت رو دیدم گوزشم بغلش بود