اعتراف میکنم : من یه زمانی جزء اقلیت های هندی
بودم…
آخه یه گاوی رو به عنوان عشق
می پرستیدم..
.
.
خدایا آسمان چه مزه ایست ؟
من که تا به حال فقط زمین خورده ام !
.
.
دم زندگی گرم یه عمره داره بدون گارنتی مارو سرویس میکنه !
.
.
برای دادن گل به دیگران منتظر مراسم تدفین آنها نباشیم …
.
.
هر چقدر عینکم را تمیزتر میکنم ، دنیا کثیف تر میشود …
.
.
از روزی میترسـم ، که وقتی بهم میگه ؛ دوستت دارم
یاد تــــو بیوفتم !!
.
.
راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت!
صداقت ؛
مهربانی ؛
زیاد به “تو” توجه داشتن ؛
و خیلی حماقت های دیگر …
این روزها ، هرچه خائن تر باشی ،
دوست داشتنی تری …
.
.
قوی ترین مردان جهان پستچی ها هستند
که نمیدانند
چه حجم عظیمی از درد و اندوه را
با خود حمل می کنند
از آنها قویتر تویی
که می توانی تنها با چند کلمه کمر مرا بشکنی!
.
.
کاش زندگی مثل بازیگری بود تا در سکانس هایی که دوستشان داریم هزاران بار اشتباه کنیم برای تکرار …
.
.
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی !
.
.
هـی تـو
مـن کـه زاده ی تـنـهایـیـم ،
خـدا تـو را بـرای او نـگـه دارد…
.
.
بهــای سنگیـــنــی دادم. . .
تــا فهمـــیـدم
کـســی را کـه “قـصـد” مــانـدن نـدارد. . .
بــایـد راهــی ڪــرد . . .!!!
.
.
تـــــو مـــــرا نـادیــــده بـگـیــــر . . .
و مــــــــن
بـدنـــم روز بـــه روز کـبـــــودتـر مـی شــــود . . .
از بــــــس . . .
خــــودم را مـی زنـــــم ،
بـــــه نـفـهـمـــی . . . !!!
.
.
بی احساس بودی . . .
بهتر که تمام شد !
بودنت مثل فیلتر سیگاری بود که باید انداخت دور . . .
.
.
مادری ناراحت کنار پسرش نشسته بود ، پسر به مادرش گفت : تو دومین زن زیبایی هستی که تو عمرم دیدم !
مادر پرسید : پس اولی کیست ؟
پسر جواب داد : خود تو وقتی که لبخند میزنی !
.
.
ما هم بزرگ شدیم و زندگی چه ساده از دستمان رها شد مثل حبه قندی که ناخواسته در استکان چای تلخ رها می شود …
.
.
قبل رفتن به جهنم این دیالوگ را خواهم گفت : خدایا ببخش که ناامیدت کردم …
.